۱۳۸۷ خرداد ۱۰, جمعه

زیاده خواهان


چندی پیش در گوگل مطلبی را جستجو می کردم که تصادفاً به سایتی بر خوردم که حاوی نقشه زیر بود:


شوکه شدم، آستارا هشتبر و حتی انزلی و فومن نیز جزیی از نقشه به اصطلاح آذربایجان جنوبی آمده، قبلاً جسته گریخته مشابه چنین تفکراتی را شنیده بودم ولی تا به آن زمان ندیده بودم که شهرهای تالش نشینی مثل آستارا، و هشتپر و حتی شهرهای نیمی تالش و نیمی گیلک مانند انزلی و فومن نیز طمع زیاده خواهان ترک را بر انگیخته و با انتشار نقشه ای کذب مثلاً خود را مالک آن خوانده اند و و احتمالاً فارسها را متهم خواهند کرد این شهرها چرا در آذر بایجان نیست!!!و جالب این است که شهری مانند فومن قدمت بسیار زیادی در گیلان دارد و جزو پایتختهای قدیم گیلان بیه پس می باشد نیز جزیی از این نقشه می باشد!!

حالا چرا این شهرها سر از این نقشه در آورده اند و چرا ترکها چنین ادعای واهی ای دارند نکته ایست که می بایست تامل کرد

ترکها یا همان آذریهای یا هر چیز دیگر ی که خیلی برای من مهم نیست نامشان چه باشد - البته با توجه به رفتارشان فکر می کنم بهتر است از همان قوم وحشی ترک و نوادگان خونخوارانی چون چنگیز و تیمور باشند تا قوم آریای آذری- بگونه ای دیگر خون چنگیز و تیمور را در رگهایشان دارند ایشان خونخواران نوینی می باشند که همانند اجدادشان قصد تعرض به تمام دنیا را دارند و احتمالاً خود را مالک دنیا می دانند و ایشان خوب می دانند که دسترسی به دریای کاسپین ،بزرگترین دریاچه دنیا یعنی چه، یعنی دسترسی به تمام پتانسیلهای اقتصادی مانند نفت و توریسم و دسترسی به آسیای میانه و روسیه و از طریق ولگا به دریاهای آزاد و این است که به هر بهانه ای شده این مناطق را جزیی از آذربایجان می دانند!! و زهی خیال باطل.

نکته ای که باید به آن پرداخت و نکته بسیار مهمی نیز می باشد اقدامات و عملکرد ایشان در رسیدن به اهداف شوم خود می باشد، با توجه به اینکه بیش از نیمی از دولت ایران ترک می باشند ایشان در پیاده کردن اهداف خود، مشکل چندانی پیش روی خود نمی بینند
از جمله این اقدامات می توان به تفکر استان طلبی تالشها اشاره کرد که به این ترتیب پیوند ده هزار ساله تالشها با گیلکها را سست خواهند کرد و بگونه ای برای تالشها چنین القا می کنند که گیلکها به نوعی حق تالشها را خورده اند در حالیکه چنین نمی باشد واگر بنا باشد کسی حق تالش ها را خورده باشد همین ترکها هستد چرا که گیلکها در دولت ایران نقشی ندارند که بخواهند در تقسیم بودجهو مدیریت شهرها اثر بگذارند و همین ترکها هستند که کمترین امکانات را برای تالشها برنامه ریزی می کنند و ... اگرچه با توجه به شناختی که از تالشها دارم ایشان نیز همانند گیلکهه چندان روی خوشی نسبت به ترکها ندارند اما همین عملکرد ترکهاست جای سوال است.
البته ادعای مالکیت آستارا که دیگر کهنه شده است ایشان هرموقع دلشان بخواهد یک سری اراجیف در این باره سر هم می کنند وصرف ترکی صحبت کردن تالشهای این منطقه و یا اقلیت مهاجر دلیلی بر این نمی شود که آستارا به اردبیل تعلق دارد.
ترکها برای رسیدن به آبهای دریای کاسپین از هیچ تلاشی فرو گذار ی نمی کنند از آنجمله است تلاش برای مهاجرت دادن ترکها به شهر های مختلف گیلان از یک سو و مهاجرت گیلکها و تالشها به خارج از این سرزمین از سوی دیگر می باشد مشکلات اقتصادی بسیاری برای گیلانیان ایجاد می کنند و همچنین ایجاد فرهنگ بیگانه پرستی در گیلکان ایشان را مجبور به مهاجرت می کنند و به این ترتیب جای این مهاجر تحصیل کرده و فعال گیلک را مشتی آشغال جمع کن ترک اشغال می کنند و یا در مر تبه بالاتر خرید زمینهای توسط ترکها با قیمتهای بالا ...
چند سالی می شود از ساخت جاده ماسوله به زنجان صحبت می شود و دولتیان با شوق و ذوق از آن صحبت می کنند و گویی خدمت بزرگی به گیلانیان می کنند و در حالیکه چیزی نیست جز خدمت به ترکان و خیانت به سرزمین کاسپین؛ ایشان با ساخت این جاده عملاً راه ورود و مهاجرت به گیلان را برای ترکها فراهم می کنند و در پی آن شهر تاریخی و توریستی ماسوله را که تالش می باشد را ترک می کنند و توریستهایی که برای رسیدن به ماسوله باید به گیلان بیایند از این پس به زنجان خواهند رفت حتی ایشان برای اقامت این توریستها در زنجان نیز در حال ساخت هتلی 4 ستاره در این شهر می باشند، اقدامی که برای شهرهای گیلان بسیار حیاتی می باشد ولی دریغ از ذره ای توجه مسئولین در ساخت هتل، ( می دانید که توریستهای خارجی که به ایران می آیند می توانند به تمام ایران بروند به جز گیلان!ااتوریستهای خارجی نیاز به مجوز جداگانه ای برای سفر به گیلان دارند با ایجاد این جاه توریستهای خارجی می توانند بدون وارد شدن به رشت از طریق زنجان به ماسوله بروند ماسوله ای که تا چندی دیگر جزیی از میراث جهانی یونسکو خواهد شد و مرکز توجه فرهنگ دوستان جهان) نکته جالب اینجاست که فرماندار فومن ساخت چنین جاده ای را برای این شهرستان مفید می داند و آن را عامل توسعه توریسم فومن و ماسوله می داند در حالیکه طبق برآورد های انجام شده شهر ماسوله ظرفیت پذیرش 4000 نفر را در روز دارد و معمولاً در تابستانها مسافران ورودی به این شهر از این مقداربیشتر می باشد، پس دلیلی بر افزایش مسافران ورودی به این شهر نیست، و یا در جای دیگر فرماندار فومن می فرماید این جاده باعث از بن بست خارج شدن جاده فومن به ماسوله می شود حرفی که برای جاده هایی مثل جاده دیلمان و جاده امامزاده ابراهیم و جاده سیاهمزگی گفته می شود حالا از بن بست خارج شدن چه محاسنی دارد بجز مهاجرت ترکها و حتی غیر ترکها به گیلان دارد؟ وشاید هم در ذهن مسئولین افزایش خروجی و ورودی به گیلان از 4 جاده کنونی به 8 جاده به گونه ای امن کردن و قابل دسترس کردن گیلان برای استقلال طلبی های احتمالی و یا نبردهای احتمال می باشد، وگرنه تا جایی که من می دانم خیری از این دولت به گیلان نمی رسد،

می بینید که ترکها و فارسها دست به دست هم داده اند که این سرزمین را باپیشینه تاریخی بسیار آن تکه تکه کنند و در نهایت چیزی از آن نماند، داستانی که سالها پیش در فلسطین رخ داد وکشوری به نام اسراییل تشکیل شد چندا بی شباهت به داستان گیلان زمین ندارد واگرچه نه گیلانیان بمانند عربها کم هوشند و نه فارس و ترک بمانند یهودیان باهوش می باشند، اما نه ایشان می توانند و نه باید بگزاریم حتی در مخیله ایشان بگذرد که ذره ای از خاک این سرزمین از آستار تاچابکسر از این سرزمین جدا شود و حتی سرزمین های گیلکی همچون رامسر و تنکابن والموت و طالقان نیز باید به سرزمین مادری خود برگردند و همان مرز 10000 ساله این سرزمین به آن برگردد و به امید آبادی و آزادی سرزمین کاسپین

15 نظرات:

ناشناس گفت...

با درود بر همشهری عزیز و گرامی "حامد آ".
خدا را شکر تالش ها ثابت کردند که حاظر نیستند ذره ای از خاکشان را به غریبه دهند.
همان طور که می دانید تالش های ماسوله ای به غریبه خانه هم نمی فروشند تا ماسوله در دست کاسپین باشد.

ناشناس گفت...

دوست عزيز اميدوارم در جهت آگاهي بيشتر مردم مان با نثر كوبنده و افشاگر خود باز هم بنويسيد و با نگاه تيزبين خود تمام اين توطئه هاي شوم و مقاصد آن را برملا نماييد ، خداوند به شما نكته بيني و صداقت اعطا فرمايد . لطفا در مورد اين پديده ي غيرتمندانه و متاسفانه نادر كه "تالش های ماسوله ای به غریبه خانه هم نمی فروشند تا ماسوله در دست کاسپین باشد."
توضيح بيشتر بدهيد.
نكته ي ديگر اين است كه وضع امروز گيلان امروز به حدي نامطلوب و نا عادلانه است كه لازم نيست بگوييد ناسيوناليست ايد تا به آن انتقاد كنيد ، حتي اگر اين فرهنگ و قوميت عالي هم نبود گيلان حق داشت كه از موقعيتي برابر با ساير مناطق ايران برخوردار باشد .
از ميان فارس ها و ديگر اقوام ايراني اگر كساني در اين توطئه ها دست ندارند بايد به صراحت آن را محكوم كنند و از اين بي عدالتي تاريخي اعلام انزجار كنند نه اين كه چهره اي مظلوم به خود بگيرند و سكوت و بلكه همدستي كنند.
كمي نثرتان را پيراسته تر و پخته تر كنيد .

ناشناس گفت...

دوست عزیز سلام
نوشته شما را خواندم .
می خواستم جوابیه مفصلی بنویسم اما چون این نوع تفکر در گیلان هنوز پیروان اندکی دارد از دامن زدن به آن صرف نظر کردم این نظر را دادم.
1- عکس فوق به هیچوجه چیز جدیدی نیست. از ابتدای حکوت آذربایجان شوروی این ادعا در مورد هفت استان ایران ادامه داشته و دارد به صورتی که در کتابهای درسی این کشور نسبت به تمامیت ارضی & میراث فرهنگی و معنوی ... ایران ادعا شده است.
2- در ایران هیچ قومی به عنوان فارس وجود ندارد. این توهمی است که قومیت گرایان افراطی در آذزبایجان و خوزستان و... ایجاد کرده اند . فارسی یک زبان است و بخش وسیعی از مردم ایران فارس زبان هستند و این زبان به عنوان زبان مادری آنها محسوب می شود.
3- الحاق گرایی & تجزیه طلبی ؛ استان سازی و... همه اینها به عنوان نظریه های کلاسیک و قدیمی قومی محسوب می شود و اصولا چیز جدیدی نیست .آنچه مهم است راه مقابله با این مسائل است.
4- در مورد مسلئلی مانند راه سازی و ... این مسائل بیشتر جنبه سوءمدیریتی دارد تا قومی
و در جواب کبلا کیجای عزیز
نه برادر همین الان در ماسوله به 4 نفر زمین و خانه فروخته شده . دو خانه در اسد محله ساخته شده یک خانه در کشه سر توسط یک روحانی غیر بومی در حال شاخت است و چندین زمین نیز به غیر بومیان فروخته شده . خطر در این مورد بسیار بحرانی است.

اما بعد.
نوشته شما اخلاقی نیست. بکار بردن واژه های مانند وحشی و قاتل نه در شان یک ایرانی است و نه یک گیلانی
جنگ فارس و ترک و امثال اینها یک توهم است . با این ادبیات فقط برای خودمان دشمن می تراشیم. همیشه در محافل بیرون از استانی افتخار می کردم که ما گیلانی ها بیشترین دفاع را برای ایران و وحدت ملی ایرانیان انجام دادم. و دخواستهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی اقتصادی ما به عنوان بحران امنتی محسوب نمی شود . مثلا اگر همین فردا تدریس زبان گیلکی و تالشی شروع شود در تمام ایران از این اقدام همایت می کنند بر عکس مناطق دیگر
دوست عزیز
قومیت گرای افراطی و شونیسم دو روی یک سکه هستند که آتش هر دو به چشم تمام ایرانیان و گیلانیان می شود . تنها و تنها برابری ایرانیان و دموکراسی ؛ حقوق شهروندی برابر تامین کننده تمامی مسائل ایران و گیلان است.
با سپاس

ناشناس گفت...

كدام سوء مديريت ؟
بازي پگاه و استقلال مشتي نمونه ي اين خروار است . گزارشگران و بازيكنان استقلال جوري در مورد پگاه و گيلان حرف مي زدند كه انگار دشمن آن هاست و قهرماني هم ملك طلق شان است.
اين ها نسبت به گيل و كاسپين كينه دارند و نمي توانند موفقيت اش را ببينند .
حالا شما هي بگوييد وحدت ملي و . . .
! اين ها تا زماني با گيلان متحد مي شوند كه گيلاني شكل آنها شود و در مقابل تبعيض دم بر نياورد و عقب افتاده بماند . به قول اينان اصلا به رشت (كه كل گيلان را بدان خلاصه مي كنند)چه كه بخواهد قهرمان شود !

ناشناس گفت...

salam
bebakhshid age dir omadim be weblog shoma, khili lotf kardin ke webloge gilaniha ro add kardin. ma ham like weblogeton to giliha link kardim


moafagh bashi

ناشناس گفت...

این آهنگ میرزاکوچک خان برای حفظ روحیه گیلکی ضروریه دانلود کنید یا علی ایران گیلان رشت

لینک رپیدشر:
http://rapidshare.com/files/125278677/Mirzaa_kuci_xaan.wma.html

ناشناس گفت...

سلام
نمی دونم چرا هر کاری می کنم نظر نمیذاره

حالا این دفعه هم سعی می کنم

در کل باید گفت که حقیقت رو میگی

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز .
حق با شماست . حتی شاید شکل گیری وبلاگ من هم مضمونی جدا از نوشته های وبلاگ شما نداشته باشه . اما متاسفانه این قضیه به مردم آذری ختم نمیشه و این جور جبهه گرفتن هم دوای درد نیست . تا وقتی که مردمان دیار ما مجبور هستن برای کار و زندگی بهتر کوچ کنن مطمئنا باید بیشتر از اینها شاهد بهم خوردن بافت شهرهای استان باشیم . در خصوص تبعیضها ، ما باید خودمون رو اصلاح کنیم . همین آقای وهابی در شبکه استانی در بازی ماقبل فینال یکبار از 6 دوره حضور ملوان در فینال بازی های جام حذفی به عنوان دیگر نماینده گیلان سخنی به میان نیاورد . به نظر من سر هر قومی همون چیزی میاد که سزاوارشه . تلخه ولی واقعیته . لینک شما رو اضافه کردم . یا علی ...

ناشناس گفت...

راستی مطالبی که توی وبلاگته واقعا حالب و جذاب و خواندنی است . و مطمئنا با انتقال تاریخ گیلان میشه حس وطن پرستی رو ترویج داد تا دوباره شیر خوابیده گیلان رو بیدار کرد . اما فراموش نکن که اصلاح فرد اصلاح جامعه است . ما باید خودمون رو اصلاح کنیم .

ناشناس گفت...

دوست عزيز سلام بايد با كمك هم حس وطن پرستي رو بين همه گيلانيان بوجود بياوريم خيلي سخته نياز به زمان داريم ولي كاريست شدني.
بايد از تمام فرهيختگان وبزرگان گيلان ياري بطلبيم و كم كم بايد از اينترنت و فضاي مجازي خارج شد با تبليغات گسترده و رو در رو
موفق باشيد

ناشناس گفت...

IN NAQSHE HA DAR ASL TAVASSOT-E DO'LAT-E BADKUBE (AZARBAIJAN-E QOLLABI) ENTESHAR YAFTE AST
IN DO'LAT HAM AKNUN "TALESH-E SHOMALI" RA DAR ESHQALE XOD DARAD
MARG BAR PAN-TURKIZM-E HAAR
MOSTAHKAM BAD ETTEHAD-E GIL O TALESH

ناشناس گفت...

سلام
لطفن پیوند دهید:
http://www.taleshyar.com/Persian

داود گفت...

به جای وبلاگ نویسی به سایت بین المللی اسنیپس بپیوندید تا مطالبتان را جهانیان ببینند.
مطالب اینجانب در این سایت:
معرفی رودسر:
http://www.esnips.com/web/ROODSAR
معرفی روستای افرمجان رودسر:
http://www.esnips.com/web/Afarmajan
عکسهای کاری ام:
http://www.esnips.com/web/MYPROFESSION

ناشناس گفت...

دوست عزیز ! دیگر خبری از تو نیست!
ایا سرخورده شده ای؟!

روابط عمومي انجمن سل تي تي گفت...

با سلام خدمت شما دوست عزيز گيلاني از شما دعوت مي كنيم در انجمن سل تي تي بزرگترین پایگاه اینترنتی گیلانیان با بیش از 1000 عضو با ما همراه شويد...

با تشكر
روابط عمومي انجمن سل تي تي

marooned